کد مطلب:314217 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

دژبان گستاخ وارد حرم شد
جناب مستطاب، آقای حاج صادق زنجانی كربلائی كتابفروش نقل كردند:

38. جوانی سرباز در كربلا بود كه از سربازی فرار كرده بود. او آمده بود درب صحن حضرت اباالفضل العباس علیه السلام ایستاده بود، دژبانها درصدد برآمدند او را دستگیر كنند، او به حرم مطهر حضرت اباالفضل العباس علیه السلام پناهنده شد. دژبانی كه سرباز را تعقیب می كرد اتفاقا اسمش عباس بود. وی در پی سرباز فراری به درون حرم مطهر رفت كه او را بگیرد، با اینكه رسم عرب این است اگر كسی پناه به منزل بزرگی برد دیگر وی را تعقیب نمی كنند. دژبان همان شب خواب دید آقایی بالای سر او آمده، با نوك پایش به پهلوی وی زده و گفت: چرا حیا نمی كنی؟! در نتیجه ی این ضربه، دچار پهلو درد شد و او را به بیمارستان بردند. دكترها شورای پزشكی تشكیل دادند كه ببینند مرض این شخص چه می باشد. وقتی كه مرض را نفهمیدند، علت را پرسیدند و او خود این قصه را نقل كرد. پدر و مادرش او را از بیمارستان به حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام برده دخیل بستند و نذر كردند اگر خوب بشود از این كار دست بكشد. الحمدلله شفا پیدا كرد و از شغل مزبور دست كشید.